,
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شهدای لاهیجان
این وبلاگ در باره معرفی شهیدان محمدرضا و محمدجواد حامدی نوشته شده است . و نیز معرفی دیگر شهدای لاهیجان از استان گیلان را مشاهده خواهید نمود.

غدیر
ارسال در تاریخ سه شنبه 91 آبان 9 توسط m-alinejad

 تفسیر نور (حجت الاسلام و المسلمین قرائتى)‏

تفسیر شماره 15 : آیات ولایت (2)

بسم الله الرحمن الرحیم

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (مائده 67)

اى پیامبر! آنچه را از سوى پروردگارت به تو نازل شده است (در مورد ولایت و جانشینى حضرت على) اعلام کن واگر چنین نکنى، رسالت الهى را نرسانده‏ اى و (بدان که) خداوند تو را از (شرّ) مردم (و کسانى که تحمّل شنیدن این پیام مهم را ندارند) حفظ مى‏ کند. همانا خداوند گروه کافران را هدایت نمى‏ کند.

عید غدیر

 

 تفسیر نور (حجت الاسلام و المسلمین قرائتى)‏

نکته ‏ها:

این آیه به دلایلى که خواهد آمد مربوط به جانشینى حضرت على‏ علیه السلام و نصب او به ولایت در غدیر خم به هنگام برگشت پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله از سفر حج در سال دهم هجرى است. جالب اینکه این آیه در میان دو آیه‏ اى قرار گرفته که مربوط به اقامه کتاب آسمانى است و شاید اشاره به این باشد که میان رهبر معصوم و اقامه‏ ى کتاب آسمانى، پیوند محکمى برقرار است. آرى، امام است که مى‏ تواند کتاب آسمانى را به پا دارد و این کتاب خداست که مى ‏تواند امام واقعى را معرّفى کند.

همه‏ ى مفسّران شیعه به اتکاى روایات اهل بیت علیهم السلام و نیز بعضى از مفسّران اهل‏ سنت به عنوان یکى از مصادیق، آیه را مربوط به نصب حضرت على‏ علیه السلام در غدیر خم به ولایت و امامت دانسته‏ اند.(1) جالب آنکه صاحب تفسیر المنار از مسند احمد و ترمذى و نسائى و ابن ماجه، حدیثِ «مَن کنتُ مولاه فعلىّ مولاه» را با سند صحیح و موثّق بیان کرده است و سپس با دو جمله به خیال خود در آن تشکیک نموده است: اوّل اینکه مراد از ولایت، دوستى است. (غافل از آنکه دوستى نیاز به بیعت گرفتن و تبریک گفتن و آن همه تشریفات در غدیر خم نداشت) دوّم آنکه اگر حضرت على ‏علیه السلام امام و رهبر بعد از رسول اکرم ‏صلى الله علیه وآله بود، چرا فریاد نزد و ماجراى نصب خود را در غدیر نگفت؟! (غافل از آنکه در سراسر نهج ‏البلاغه و کلمات حضرت على‏ علیه السلام ناله‏ ها و فریادها مطرح است، ولى صاحب المنار گویا آن ناله ‏ها و فریادها را نشنیده است.(2)

در تمام قرآن تنها در این آیه است که پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه وآله نسبت به کتمان پیام، تهدید شده که اگر نگویى، تمام آنچه را که در 23 سال رسالت گفته ‏اى هدر مى‏ رود. پس باید دید چه پیام مهمى است که این گونه بیان مى‏ شود؟

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله به حضرت على‏ علیه السلام فرمود: «لو لم‏ابلغ ما اُمرت به من ولایتک لحبط عملى» اگر آنچه درباره ولایت تو است به مردم نرسانم تمام اعمال من محو مى‏ شود.(3)

در این آیه چند نکته است که جهت‏ گیرى محتوایى آن را روشن مى‏ کند:

1- سوره مائده، در اواخر عمر شریف پیامبر نازل شده است.

2- در این آیه، بجاى «یا أیّها النّبى»، تعبیر «یا أیّها الرّسول» آمده است، که نشانه‏ ى یک رسالت مهم است.

3- به جاى فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلّغ» آمده که نشانه‏ ى ابلاغ قطعى و رسمى و مهم است.

4- پیامبر نسبت به نرساندن یک پیام مهم تهدید شده که اگر نگوید، همه‏ ى زحماتش به هدر مى‏ رود.

5 – رسول خدا صلى الله علیه وآله از عواقب کارى هراس دارد که خداوند او را دلدارى مى ‏دهد که ما تو را از شر مردم نگه مى‏ داریم.

6- پیامبر، از جان خود نمى‏ ترسد. زیرا در روزگار تنهایى که با بت‏ها مبارزه مى‏ کرد و در جنگ‏ها که با مشرکین درگیرى نظامى داشت، از خطرها نمى ‏ترسید. (در حالى که سنگباران مى‏ شد، و یارانش شکنجه مى‏ شدند، حالا در اواخر عمر و در میان این همه یار بترسد؟!)

7- در آیه، پیامى است که به لحاظ اهمیّت، با همه پیام‏ هاى دوران نبوّت و رسالت، برابر است که اگر این پیام به مردم نرسد، گویا همه‏ ى پیام‏ ها محو مى ‏شود.

8 – محتواى پیام، باید مسأله‏ اى اساسى باشد، وگرنه در مسائل جزئى و فردى، این همه تهدید و دلدارى لازم نیست.

9- پیام آیه، مربوط به توحید و نبوّت و معاد نیست، چون این اصول، در روزهاى اوّل بعثت در مکّه بیان شده و نیازى به این همه سفارش در اواخر عمر آن حضرت ندارد.

10- پیام آیه، مربوط به نماز، روزه، حج، زکات، خمس وجهاد هم نیست، چون اینها در طول 23 سال دعوت پیامبر بیان شده و مردم نیز به آن عمل کرده‏ اند و هراسى در کار نبوده است.

پس، محتواى این پیام مهم که در اواخر عمر شریف پیامبرصلى الله علیه وآله نازل شده چیست؟

روایات بسیارى از شیعه و سنّى، ما را از تحیّر نجات داده و راه را نشان مى ‏دهد. روایات مى‏ گوید: آیه مربوط به هجدهم ذی حجه سال دهم‏ هجرى در سفر حجةالوداع پیامبر اسلام است، که آن حضرت در بازگشت به سوى مدینه، در مکانى به نام «غدیر خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در این منطقه جمع شدند. مکانى که هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، کارساز بود و هم محلّ جداشدن کاروان‏ هاى زائران مکّه بود و اهل یمن، عراق، شام، مدینه و حبشه از هم جدا مى‏ شدند.

در آنجا، پیامبر خدا در میان انبوه یاران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبه‏ اى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحید، نبوّت و معاد بود که تازگى نداشت. سخن تازه از آنجا بود که پیامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جویا شد. همه نسبت به کرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار کردند. وقتى مطمئن شد که صدایش به همه‏ ى مردم، در چهار طرف مى‏ رسد، پیام مهم خود را نسبت به آینده بیان کرد. و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه» هر که من مولاى اویم، این علىّ مولاى اوست و بدین وسیله جانشینى حضرت على‏ علیه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت. امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت زهراعلیها السلام به در خانه‏ هاى مردم مى‏ رفت و مى‏ گفت: مگر نبودید و نشنیدید که رسول خدا در غدیر خم چه فرمود؟ مى‏ گفتند: ما در غدیر خم، در فاصله دورى بودیم و صداى پیامبر را نمى‏ شنیدیم!! اللّه اکبر از کتمان، از ترس، از بى‏ وفایى و از دروغ گفتن به دختر پیامبر خدا.

آرى، مردم با دو شاهد، حقّ خود را مى‏ گیرند، ولى حضرت على علیه السلام با وجود ده‏ها هزار شاهد، نتوانست حقّ خود را بگیرد. امان از حبّ دنیا، حسادت و کینه ‏هاى بدر و خیبر و حنین که نسبت به حضرت علىّ علیه السلام در دل داشتند.

امام باقرعلیه السلام فرمودند: «بُنى الاسلام على خمس على الصلاة و الزّکاة و الصوم و الحج و الولایة و لم یناد بشى‏ء کما نودى بالولایة فاخذ النّاس باربع و ترکوا هذه»، اسلام بر پنج چیز استوار است: بر نماز، زکات، روزه، زکات و ولایت اهل‏ بیت و چیزى به اندازه‏ ى ولایت مورد توجّه نبود، امّا مردم چهارتاى آن را پذیرفتند و ولایت را ترک کردند!(4)

امام رضا علیه السلام فرمود: بعد از نزول این آیه که خداوند ضامن حفظ رسول اکرم‏ صلى الله علیه وآله شد، «واللَّه یعصمک من النّاس» پیامبر هر نوع تقیّه را از خود دور کرد.(5)

 




قالب وبلاگ مرجع راهنمای وبلاگ نویسان